یادداشتهای خودم

سه شنبه 88/2/15 :: ساعت 4:15 عصر

شاید به خاطر اینکه دوباره از دیوار باغ همسایه بالا روم به روستا برگردم.

شاید به یاد فریادهای صاحب باغ به دنبال بجه های ما به روستایم برگردم .

خیلی وقت است از پشت بام خونه ام با خواهرم ستاره ها را شمارش نکرده ایم ،

بسار می شود که صدایی پارس سگ مان را نشنیده ام .

دوست دارم به چوپانی بروم تا به دوستم بگویم من آن روز نون وخرمای تو راخوردم ، تا سراغی از آنها دیگر نگیرد.

آخر همیشه جز خرما چیزی برای خوردن ما نبود.

دوستان عزیزی که به این وبلاگ سر می زنید نظر را فراموش نکنید وهر شعر زیبایی که دارید در قالب نظر برای ما بفرستید.

¤ نویسنده: تیام رضایی

3لیست کل یادداشت های این وبلاگ

:: کل بازدیدها ::
15102

:: بازدیدهای امروز ::
1

:: بازدیدهای دیروز ::
1

:: درباره من ::

تیام رضایی
این وبلاگ بیش از هر چیزی به ارائه ی کتاب با فرمت جاوا برای دوستان می پردازد. وممکن است جاذبه های گردشگری استان را در قالب عکس معرفی تماید.

:: لینک به وبلاگ ::

::فهرست موضوعی یادداشت ها ::

::وضعیت من در یاهو ::

:: اشتراک درخبرنامه ::